معرفی قالب شعری قطعه
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۷۰۸۹۶۵
به گزارش جام جم آنلاین به نقل ستاره ، قطعه یک قالب شعری است که از قسمتی از شعر قصیده برداشته شده و این قالب شعری در تمام دورهها رواج داشته است. از قالب شعری قطعه میتوان برای ادبیات طنز و هجو نیز استفاده کرد. مست هوشیار از اشعار پروین اعتصامی و ضلال مبین از اشعار ملک الشعرای بهار را میتوان از قطعههای معروف دوره معاصر دانست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
————————— —————————○
————————— —————————○
چند مثال از قالب شعری قطعه قطعهای از پروین اعتصامی آن نشنیدید که یک قطره اشک
صبحدم از چشم یتیمی چکید
برد بسی رنج نشیب و فراز
گاه در افتاد و زمانی دوید
گاه درخشید و گهی تیره ماند
گاه نهان گشت و گهی شد پدید
عاقبت افتاد به دامان خاک
سرخ نگینی به سر راه دید
گفت که ای پیشه و نام تو چیست
گفت مرا با تو چه گفت و شنید
من گهر ناب و تو یک قطره آب
من ز ازل پاک تو پست و پلید
دوست نگردند فقیر و غنی
یار نباشند شقی و سعید
اشک بخندید که رخ بر متاب
بی سبب از خلق نباید رمید
داد بهر یک هنر و پرتوی
آنکه در و گوهر و اشک آفرید
من گهر روشن گنج دلم
فارغم از زحمت قفل و کلید
پرده نشین بودم ازین پیشتر
دور جهان پرده ز کارم کشید
برد مرا باد حوادث نوا
داد تو را پیک سعادت نوید
من سفر دیده ز دل کردهام
کس نتوانست چنین ره برید
آتش آهیم چنین آب کرد
آب شنیدید کز آتش جهید
من بنظر قطره به معنی یمم
دیده ز موجم نتواند رهید
همنفسم گشت شبی آرزو
همسفرم بود صباحی امید
تیرگی ملک تنم رنجه کرد
رنگم از آن روی بدینسان پرید
تاب من از تاب تو افزونتر است
گر چه تو سرخی بنظر من سپید
چهر من از چهره جان یافت رنگ
نور من از روشنی دل رسید
نکته درینجاست که ما را فروخت
گوهری دهر و شما را خرید
کاش قضایم چو تو برمیفراشت
کاش سپهرم چو تو برمیگزید قطعه کدوبن از انوری نشنیدهای که زیر چناری کدوبنی
بررست و بردمید بر او بر، به روز بیست
پرسید از چنار که توچند روزهای؟
گفتا چنار سال مرا بیشتر ز سی است
خندید پس بدو که من از تو به بیست روز
برتر شدم بگوی که این کاهلیت چیست؟
او را چنار گفت که امروز ای کدو
باتو مرا هنوز نه هنگام داوری است
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان
آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست! سخن آخر از دیگر ویژگیهای قطعه میتوان به بکار بردن زبان محاوره در سرودن اشعار اشاره کرد. چراکه برای بیان حرفی معلوم، آن هم با مؤثرترین صورت به این زبان محاوره نیاز است. باتوجه به اینکه در قالب قطعه به بیان موضوعی واحد پرداخته شده است، در تمام بیتهای قطعه یک توالی منطقی وجود دارد و بیتها به دنبال یکدیگر هستند.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: شعر قالب های شعری قطعه غزل مثنوی پروین اعتصامی قالب شعری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۷۰۸۹۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است
ایسنا/لرستان یک نویسنده و پژوهشگر معتقد است: جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است.
محمدجعفر محمدزاده امروز (۱۵ اردیبهشت ماه) در دومین نشست ایوار درباره شعر میرنوروز که در محل دانشنامه مطبوعات ایران برگزار شد، بیان کرد: بازخوانی اشعار عرفانی و تعلیمی میرنوروز نشان میدهد جایگاه این شاعر مهم عصر صفوی در گنجینه شعر فارسی مغفول مانده است. شاعرانی مانند میرنوروز را باید از نگاه ملی ارزیابی کرد و بررسی آثار او باید مقوم هویت ملی ما در چارچوب ایران فرهنگی باشد.
رئیس دانشنامه مطبوعات ایران ادامه داد: اگرچه وجه غالب اشعار میرنوروز سبک هندی بوده، اما تاثیرپذیری او از شاعران سبک عراقی و آثار شاعرانی مانند نظامی مشهود است.
نویسنده کتاب «بیداری در باغ مومیایی» افزود: همانطور که امروزه بیش از ۴۰۰۰ رباعی الحاقی و منسوب به خیام وجود دارد، به دلیل تفوق وجه شاعرانگی و تاثیرگذاری میرنوروز بر ادبیات منطقه، اشعار فراوانی به این شاعر شیفته منسوب شده است که باید با نگاه علمی سره را از ناسره شناسایی کرد.
شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است
علیاکبر شکارچی، موسیقیدان و فرهنگپژوه نیز در این نشست گفت: میرنوروز شاعری وارسته و آزاده بود که شعرش آمیخته با عشق و هنر است، گویی دست او در جیب خدا بوده است. شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است و تا شاعری درونش پالایش نشده باشد اشعار پرشور دینی نمیتواند از درون او بجوشد.
مولف کتاب «بیست ترانه کهن لری» تاکید کرد: اینکه تمنیات در کنار الهیات در شعر میرنوروز وجود دارد طبیعی و برخاسته از حقیقت روح انسان است. توجه به تمایلات نفسانی و ابعاد جسمانی بخشی از وجود آدمی است و دلیلی بر انکار آن وجود ندارد.
خالق «کوهسار» و «بهارباد» با بیان خاطراتی از شکلگیری گروه چاووش در کنار اساتیدی مانند حسین علیزاده و زندهیادان هوشنگ ابتهاج، محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان، افزود: ملودیهای لری برخاسته از زندگی و طبیعت است و شعر میرنوروز نقش مهمی در بالندگی موسیقی لری داشته است.
«میرنوروز» شاعری است که باید از نو شناخت
کرم علیرضایی، نویسنده کتاب «میرنوروز، شاعر ناشناخته» نیز در دومین نشست ایوار، با اشاره به اینکه نگاه به میرنوروز باید تعدیل شود و تغییر کند و شخصیت این عارف و منتقد زمانه خود به درستی شناخته شود، گفت: دو چهره بودن این شاعر شیفته طبیعت شعر او است و نباید گاهی او را اهریمنی و گاه اهورایی دانست تا آنجا که امروز در زیستبوم او هیچ کوچهای حتی به نام او نیست.
مولف «ترانههای لری میرنوروز» به جنبههای عاطفی شعر میرنوروز اشاره و اظهار کرد: آنیمای عشق در شعر میرنوروز تبلور دارد که نباید آن را هرزه پویی تلقی کرد.
علیرضایی افزود: سه نوع زن در شعر میرنوروز برجسته است، زن اهورایی، زن اهریمنی و زن آرمانی و آنیمایی که جای بررسی روانشناختی دارد.
میرنوروز شاعری سرآمد به لحاظ سبکی و زبانی است
فرزین رسایی، مترجم و زبانشناس نیز در دومین نشست ایوار گفت: بررسی احوالات میرنوروز در پژوهشهای امروز مغفول مانده است و توقع میرفت ادیب و محقق ارجمندی مانند عبدالحسین زرینکوب، در کارنامه آثار خود به معرفی شعر میرنوروز میپرداخت.
وی آشناییزدایی را هنر محتوم شاعران خواند و بیان کرد: در شعر میرنوروز هنجارگریزی و هنجارآفرینیهای بسیار به چشم میخورد.
او ادامه داد: موسیقی شعر میرنوروز چه به لحاظ آوایی و موسیقی بیرونی و چه به لحاظ ساختار عمودی و موسیقی درونی سرشار از ابتکار و نوآوری شاعرانه است.
این مترجم و پژوهشگر زبان افزود: اشعار بسیاری به میرنوروز نسبت داده میشود که به دلایل سبکی و محتوایی میتوان آنها را شناسایی کرد و از دیوان او سترد.
رسایی با اشاره به ترجمهناپذیری شعر، گفت: در جغرافیای میرنوروز مردم سرشت شاعرانه دارند و اتفاق زبانی در شعرهای میرنوروز و پدیدارشناسی شعر او شایسته بررسی بیشتر است.
دوری میرنوروز از مراکز رسمی شعر عصر صفوی باعث غیبت او از تاریخ پژوهشهای ادبی است
در ادامه این نشست، یادداشت عبدالجبار کاکایی، شاعر خوانده شد. او با اشاره به اینکه بیتوجهی میرنوروز به مرکز توسعه سبکهای ادبی در قرن دوازدهم که اصفهان و شیراز بود، سبب شد تا در تاریخ پژوهشهای ادبی کمتر از او یاد شود، تاکید کرد: میرنوروز بیش از نیایشنامههای فارسی و تحمیدیههایش به واسطه مفردات گویش لری بین اهالی زاگرس طرف توجه بوده است. البته بین تحمیدیهها و نعتهایش تا آثار غنایی از جهت فصاحت و بلاغت فاصله معناداری است که احتمالا به سیر تجارب شاعر برمیگردد.
شاعر آثار «سالهای تاکنون» و «آوازهای واپسین» با اشاره به سطح زیباشناختی آثار میرنوروز، افزود: قصههای عاشقانه برساخته از تک بیتهای میرنوروز، روال عادی تاریخنویسی بومی سرزمین ماست که نیاکان ما در آثار نوابغ و نخبگان به بازکاوی رویاهای خویش میپرداختند.
بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز، مقوم زبان فارسی است
ساسان والیزاده، نسخهشناس و فعال فرهنگی و رسانهای هم که در نشست ایوار بهعنوان کارشناس مجری حضور داشت، بیان کرد: جورچین گنجینه زبان فارسی با بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز کامل میشود و کشف و معرفی این آثار مقوم زبان فارسی است.
شاعر کتاب «هانا و بوطیقای ایوار» درباره جایگاه زن در آثار میرنوروز، گفت: میرنوروز شاعری است که زندگی در آثار او نبض تندی دارد. زنستایی در شعر میرنوروز لطافتی دلنشین به اشعار او داده است، آنچنان که با آشناییزدایی در شعر، استعاره «هِل» را برای معشوق به جای تصویر تکراری «گُل» به کار میبرد که توجه به ارجاعات مفهومی و آرامشبخشی این واژه نشان از معماری لطیف ذهن این شاعر دارد.
وی درباره نشستهای ایوار توضیح داد: این حرکت فرهنگی مستقل هر ماه با نکوداشت یک چهره یا بازکاوی یک مسأله فرهنگی در بازآفرینی و معرفی فرهنگ لرستان در آیینه هویت و فرهنگ ملی تلاش دارد.
ارجاعات پژوهشی ما به آثار سیاحان است
اسعد غضنفری، فعال فرهنگی نیز در مراسم نکوداشت مقام میرنوروز، شاعر عصر صفوی، با تاکید بر اینکه به علت غلبه نداشتن رویکرد پژوهشی و بیتوجهی به پژوهشگران بومی، ارجاعات و رویکرد ما در تحقیقات به آثار سیاحان غربی است، افزود: برای بازیابی هویت واقعی فرهنگ لرستان ضرورت دارد پژوهشگران به بازخوانی و بازیابی اسناد و منابع دست اول این جغرافیا دست یازند.
این فعال فرهنگی با اشاره به مرارتها و نحوه جمعآوری و تصحیح کلیات دیوان میرنوروز توسط زندهیاد استاد اسفندیار غضنفری امرایی در سال ۱۳۴۷ گفت: در آن زمان بهجز در موسیقی، میرنوروز شناختهشده نبود و این میرعارف خداشناس را به نام شاعری لاابالی و هرزهگرد میشناختند.
انتهای پیام